کد مطلب:313433 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:189

پرچمداری؛ میراث از پدر
چون مركز فرماندهی سپاهی به عهده ی شخص پرچمدار است و تا زمانی كه پرچم در اهتزاز قرار دارد، انبوه لشگر دلگرم و بدون هراس و ترس به سر می برند؛ لذا پرچمدار باید فردی رشید، دلاور، فداكار، جسور و قدرتمند باشد و از شوكت و حمله ی دشمن نهراسد. چه اینكه سقوط و سرنگون شدن پرچمدار مایه ی شكست لشگر است، لذا



[ صفحه 188]



پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در جنگ بدر پرچم را به دست شجاعترین فرزندان اسلام، حمزه سیدالشهداء سلام الله علیه، داد و بعد از شهادت آن بزرگوار نیز به دست توانای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام، كه واجد تمام شرایط بود، سپرد. در جنگ خیبر ابتدا پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم پرچم را به دست دو نفر كه صلاحیت نداشتند سپرد تا ماهیتشان در كوره ی آزمون سخت نبرد بر مسلمین معلوم گردد؛ و چون مغلوب و كله خورده از میدان جنگ برگشتند، آنگاه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: فردا پرچم را به دست كسی می دهم كه خدا و رسول خدا را دوست می دارد و خدا و رسول خدا نیز او را دوست می دارند، و چون بر دشمن حمله برد فرار نكند و بدون فتح و پیروزی بازنگردد و خداوند فتح خیبر را به دست توانای او قرار داده است.

مهاجرین و انصار در آن شب آرزو می كردند كه آن پرچم فردا در دست آنان قرار گیرد. اما چون بامداد فرارسید پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: پسر عمم، علی علیه السلام، كجاست؟! گفتند: درد چشم چنان او را از پا درآورده است كه قدرت حركت ندارد! فرمان داد آن حضرت را حاضر كنند، و چون مولا آمد، پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم آب دهان مبارك بر چشمهای آن بزرگوار مالید و بلافاصله شفا یافت. آنگاه پرچم را بدو عنایت كرد و او چونان شیری غضبناك خود را به قلب سپاه دشمن زد. در آن میان، چون در برابر مرحب، كه با هزار دلاور مقابل بود، قرار گرفت این رجز را خواند:



أنا الذی سمتنی امی حیدرة

ضرغام آجام و لیث قسورة



و سپس چنان ضربتی بر سر او زد كه تا دندانهایش را شكافت و در نتیجه مرحب نقش بر زمین شد و بعد شجاعان دیگر را به خاك هلاكت كشاند و ربیع و عنتر خیبری و صواب را چنان با ضربتی حیدری از پا درآورد كه بینندگان را متحیر ساخت. گاهی با یك ضربت چنان دشمن را به دو نیم تقسیم می كرد كه نیم پایین بدن وی لحظاتی چند می ایستاد و سپس بر روی زمین می افتاد. هنگامی هم كه لشگر كفر را هزیمت داد و آنان به قلعه ی خیبر پناهنده شده و در قلعه ی قموص را بستند، آنها را تعقیب نموده و با دست یداللهی در قلعه ی خیبر را از جای كند و آن را تا چهل ذراع به عقب سر پرتاب نمود، با اینكه چهل نفر نمی توانستند آن در را حركت دهند. آنگاه در را بر روی دست گرفته و لشگر اسلام با تمام احشام و چهارپایانشان از روی آن در عبور كردند تا فتح كامل نصیب مسلمین



[ صفحه 189]



گردید.

فرزند برومند و دلاور رشید امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام، حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام، این سمت را از پدر بزرگوارش به ارث برده و در قیام عاشورا مقام پرچمداری از طرف سالار شهیدان امام حسین علیه السلام، به او محول بود. از معصومین علیهم السلام كه بگذریم، در تاریخ پرچمداری فداكارتر و شجاعتر و دلیرتر از او سراغ نداریم.

پرچمدار كربلا، چنان ضرب دستی به دشمن نشان داد كه تا دامنه ی قیامت نامش زنده و پابرجاست. وی، همچنانكه از این پس روشن خواهد شد، پرچم حسینی را تا آخرین لحظه ی حیات حفظ كرد و در این مدت آن را چنان پابرجا و استوار نگه داشت كه دشمن را نیز به حیرت و تحسین افكند؛ و این پرچمها و نشانه ها كه در اول محرم هر سال، برافراشته می شود و زینت بخش تكایا و حسینیه ها و خیابانها و رهگذرها و بالأخره اجتماعات جهان اسلام است، همه و همه، یادآور همان علمی است كه قریب 1400 سال پیش در روز عاشورا حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در اردوی حسینی علیه السلام برافراشت و در راه حفظ آن، دو دست خویش را فدا كرد. به راستی تنها او بود كه در نهضت مقدس عاشورا و انقلاب خونین كربلا به سمت فرماندهی لشگر و پرچمداری انتخاب شد و چه خوب هم از عهده ی این امر برآمده و نام خویش را تا دنیا دنیاست زنده و پاینده نمود. [1] .


[1] استفاده شده از: كتاب شخصيت ابوالفضل عليه السلام، صفحه ي 46، اثر دانشمند بزرگوار آقاي عطايي خراساني.